ستاره گفت

                                



 

 

چه شورها پیوست

به این شکسته بیدار

با شکستن خواب

ستاره بود و رواق بلند تاریک!

صدای نبض زمان بود

صدای بال درخت

صدای پای نسیم

صدای نرم غزلهای آب در مهتاب

همان ترانه غمگینه که می سرود سپهر

همان حکایت مبهم که می نوشت شهاب

ستاره را گفتم:

کجاست مقصد این کهکشان سر گشته؟

کجاست خانه این ناخدای سر گردان؟

کجا به آب رسد تشنه , با فریب سراب؟

ستاره گفت که:

خاموش!

لحظه رادریاب!

 

نظرات 4 + ارسال نظر
م شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 05:57 ب.ظ

عزیز چرا off ها رو جواب نمیدی؟؟؟؟؟؟

خوب از این به بعد جواب میدم

م یکشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 04:59 ب.ظ

قشنگه افرین

حاجیه چهارشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 05:20 ب.ظ http://www.hajieh.blogsky.com

سلام ..
مطالبتون خیلی قشنگه***

م چهارشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 06:48 ب.ظ

من که مردم از بس off گذاشتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد