گلی جان!
دورازتودراین دیرخراب...
روزها را با عشق....من بهم می دوزم....
تارسد موسم دیدار دگربار مرا....
کاش می شد ....تو کنارم بودی!
تا که از صحبت گل!
از دل افروزی صبحی روشن..ازشب و جنگل و دشت و باران.....
قصه ها می گفتیم...
ولی افسوس که در این می کده بی بنیاد
من چو شمعی خاموش
درسکوتی سرشار..
دل به امید کسی می بندم....
که در اندیشه باد و باران
گم وناپیدا شد..
من ترا می بویم...من ترا...می جویم...


نظرات 1 + ارسال نظر
م پنج‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 06:11 ب.ظ

چه عجب اپ دیت کردی اه ه ه ه ه ........
مرسییییییییی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد