زندگی قاب عکسی روی دیوار
زندگی گرد و غبار روی اون قاب
زندگی سایهء عشق و ظلمت و بیداد
زندگی مثل دشت گل سرخی زیباست
دشتی که نسیمی گلهایش را به چرخش در خواهد اورد
در ان چرخش زیبای گلها
هر گلی انطور که می خواهد می خورد تاب
گل سرخی انقدر میچرخد و می رقصد
که برگهایش همه می ریزند
برگهایش همه می ریزند و جز خاری روی شاخه اش هیچ نمی ماند
گل سرخ دیگری با چرخشی یکدست و زیبا
خودش را می رساند سوی یک باغ
باغ بزرگ و زیبا که نامش را بهشت فریاد کردند
بهشت راهی مستقیم در بی کران هاست
از زنگی تا به بهشت یک قدم فاصله است
قدمت را صاف بگذاری خواهی رسید
